تغذيه و كنترل بيماري كوكسيديوز
كوكسيديوز (Coccidiosis) يكي از مهمترين بيماري هاي طيور در سراسر جهان است كه توسط تك ياخته اي از جنس ايمريا (Eimeria) ايجاد مي شود . گونه هاي مختلف ايمريا غالباً در روده ماكيان تاثير گذاشته ، ايجاد ((آنتريت )) مي كنند . اين انگل ها در داخل سلول هاي ((اپي تليوم )) و تحت ((اپي تليوم )) روده ميزبان رشد و تكثير پيدا مي كنند .پرنده مبتلا رشد خوبي ندارد ، لاغر مي شود و ممكن است تلف شود . گاهي در عفونت هاي تحت باليني عارضه ظاهري وجود ندارد و تنها باعث اختلال در ضريب غذايي مي شود. اين بيماري خسارات اقتصادي چشمگيري به دنبال خواهد داشت كه بايد به آن هزينه هاي مربوط به داروهاي پيشگيري و درمان كوكسيد يوز را هم افزود .مواد مختلفي جهت رشد ايمريا ها در بدن ميزبان لازم هستند از جمله بيوتين كه براي طي مراحل رشد داخل سلولي ايمريا مورد لزوم است .هم چنين تيامين ، اسيد نيكوتينيك، اسيد فوليك و ريبوفلاوين براي تكميل موفقيت آميز چرخه زندگي انگلي در داخل بدن ميزبان مورد نياز است . ويتامين A،آلفا آمينوبنزوئيك اسيد، كلسيم پانتوتنات ، پيريدوكسين ، پيريدوكسال.
اسيد آسكوربيك ،كلسي فرول ، آلفاتوكوفرول و مناديون هم جهت رشد آن ها ضروري هستند .
با وجودي كه تعداد زيادي از ويتامين ها توسط ميزبان با فلور ميكروبي روده ساخته مي شوند ، اما استفاده از جيره هاي داراي مقادير كم ويتامين (كنترل تكثير تك ياخته در ميزبان ) با محدوديت هايي مواجه است .
ويتامين ها :
ويتامين هاي مختلفي در رابطه با نوع مواجهه ميزبان با بيماري شناخته شده اند :
الف) ويتامين K:
دستگاه گوارش پرندگان مبتلا به كوكسيدوز به شدت دچار آسيب مي شود و ممكن است خون ريزي شديد و يا حتي كشنده اي به وجود آيد . ويتامين k داراي خواص ضد خون ريزي بوده ، به ويژه در مقابله با اثرات زيان آور كوكسيد يوز ناشي از آلودگي با ايمرياتنلا و ايمريا نكاتريكس موثر است . به علت كوتاهي طول دستگاه گوارش ، مقدار كمي ويتامين k در روده طيور ساخته مي شود . كولون يا روده بزرگ جوجه هاي جوان ناحيه اصلي فعاليت باكتري هايي است كه كمتر از 6 درصد طول كل دستگاه گوارش را شامل مي شوند ، در حاليكه اين مقدار در بالغين به 7 درصد مي رسد . به علاوه ماكيان نمي توانند ويتامين k ساخته شده توسط فلور ميكروبي روده را مورد استفاده قرار دهند ; زيرا محل توليد آن قدر نزديك انتهاي ديستال روده است كه اجازه نمي دهد جذب قابل توجهي صورت پذيرد . عبور سريع غذا از ميان دستگاه گوارش هم ممكن است سنتز ويتامين k در طيور را تحت تاثير قرار دهد . احتمالاً به دلايل زير بر روي نياز به ويتامين k در زمان كوكسيد يوز تائيد مي شود:
1- كاهش مقدار دان مصرفي و در نتيجه كاهش دريافت ويتامين k.
2- ايجاد جراحت در روده ها و كاهش جذب ويتامين k .
3- درمان با سولفاكينوكسالين يا ديگر داروهاي كوكسيديواستات كه باعث افزايش نياز به ويتامين k مي شود .
4- با استفاده از ويتامين k افزايش ضريب كارايي غذايي (FCE) و كاهش وزن كه دو مشكل اساسي در هنگام بروز كوكسيديوز هستند ، تا حد زيادي كنترل مي شود . حتي گاهي لازم است كه مقدار ويتامين k تا سطح 10 برابر مورد نياز به صورت كمكي داده شود . مناديون سديم بي سولفيت (Menadione Sodium Bisulphite) مؤثرترين منبع ويتامين k است كه هم ميزان ابتلا(Morbidity) را در طيور مبتلا به ايمرياتنلا كاهش مي دهد.
ب) ويتامين هاي A و E :
يانگر در سال 1945 مشاهده كرد كه در پرندگان مبتلا به كمبود ويتامين A كوكسيد يوز روده كور به وفور يافت مي شود . كولز و همكاران در سال 1970 اين امر را به علت اثر منفي كمبود ويتامين A بر سيستم ايمني ميزبان دانستند .
ويليامز در سال 1992 دريافت پرندگاني كه با ذرت تغذيه مي شوند در برابر ايمريا تنلا به نحو بارزي مقاوم تر از طيور ي هستند كه گندم مصرف مي كنند و پيشنهاد كرد كه بالابودن مقادير ويتامين A و E در ذرت به همراه سطوح بالاتر نياسين و ريبوفلاوين در گندم تا حدودي در بروز اين حالت مؤثرند. كلانگو و همكاران در سال 1984 گزارش كردند كه ويتامين E اثرات مفيدي در طي روند آلودگي با ايمرياتنلا (ونه ايمرياماكسيما) دارد . در پرندگاني كه با جيره غني از ويتامين E تغذيه مي شوند ، از تاثير آلودگي با ايمرياها روي مقدار غذاي مصرفي ، افزايش وزن ، ضريب كارايي غذايي و ميزان مرگ و مير كاسته مي شود . تصور بر اين است كه افزايش سطح ويتامين E با ارتقاي پاسخ حاصله از لنفوسيت ها نسبت به ميتوژن ها ، سيستم ايمني را تقويت مي كند .
ج ) ويتامين B1 (تيامين ):
براي تيامين موجود در غذا ، ايمريا با ميزبان رقابت مي كند . آزمايش ها نشان داده اند كه آلودگي تجربي با ايمرياها منجر به كاهش قابل ملاحظه اي در سطح نيامين خون مي شود .
مقدار تيامين مستقيماً با شدت آلودگي در ارتباط است . اگر جيره حاوي ضد تيامين باشد ، مي بايست مكمل تيامين جيره را اصلاح كرد .نقش پروتئين و ممانعت كننده هاي آنزيمي :
رابطه مستقيمي بين سطح پروتئين جيره با فعاليت تريپسين از يك سو و فعاليت اين آنزيم با شدت كوكسيد يوز از سوي ديگر وجود دارد . به نظر مي رسدكه مقادير پايين تر پروتئين توليد تريپسين را كه براي خروج انگل از كيست (Excystation) لازم است ، كاهش مي دهد . با وجود اين مسلم است كه در مقادير كم پروتئين ، عملكرد پرندگان به شدت تحت تاثير قرار مي گيرد .جيره هاي حاوي ميزان پروتئين كم ، تنها ممكن است در برابر آلودگي هاي بسيار شديد مؤثر باشند.
ماتيز (Mathis) و همكاران در سال 1995 در مورد اثرات سوياي خام در مقابل كنجاله سويا بر روي آلودگي با ايمريا در جوجه ها تحقيق كردند . در طي آلودگي با ايمريا آسرولينا ، تنلا، ماكسيما، برونتي و پاراكوكس ، هم زمان با افزايش مقدار سوياي خام ، افزايش هم گام و موازي در وزن و كاهش درجه و شدت ضايعات وجود داشت ، بنابراين فرضيه اي استوار شد مبني بر اين كه ممانعت كننده هاي آنزيم پانكراتيك(Pancreatic Enzyme Inhibitor) در سوياي خام وجود دارند كه ترشح اين آنزيم و در نتيجه خروج انگل از كيست در روده را كاهش مي دهند . از آنجا كه تغذيه مداوم با سوياي خام نيز سبب افت شديد وزن و هيپوتروفي پانكراس مي شود ، مي بايست از مزاياي عملي استفاده از آن به عنوان روشي براي كنترل كوكسيد يوز چشم پوشي كرد .
اسيدهاي چرب امگا3:
در مورد نقش مواد غذايي در سيستم ايمني ، به اسيدهاي چرب غير اشباع(Unsturated Fatty Acids يا PUFA ) موجود در جيره توجه زيادي مي شود .
در بافت هاي حيوانات ، اسيد لينولئيك (n-6) به اسيد آراشيدونيك (Arachidonic Acidيا AA) تبديل مي شود و اسيد آلفالينولينك (n-3) به صورت اسيد ايكوزاپنتائنوئيك (EPA) يا Eicosapentaenoic Acid در مي آيد .
AA و EPA هر دو پيش در آمد ((ايكوزانوئيدها )) هستند كه در تنظيم و پاسخ هاي متعدد ايمني اهميت دارند . از عناصر غذايي كه داراي سطوح بالاي اسيدهاي چرب (n-6) هستند مي توان ذرت ، روغن هاي گياهي و چربي طيور را نام برد . روغن ماهي ،پودر ماهي و تخم كتان (Linseed) منابع اصلي اسيدهاي چرب (n-3) در جيره هستند . در برنامه هاي غذايي عملي براي جوجه هاي گوشتي به طور معمول چندين ماده اي داراي سطح بالاي اسيدهاي چرب (n-6) وجود دارد به طوري كه غالباً ميزان اسيدهاي چرب (n-3) با محدوديت مواجه مي شود .
مورفي (Murphy) در سال 1938گزارش داد كه افزودن روغن ماهي به جيره پرندگان آلوده به كوكسيديوز مفيد است و از ميزان مرگ و مير مي كاهد . آلن (Allen) و همكاران در سال 1996 اعلام كردند كه اسيدهاي چرب امگا 3 موجود در روغن ماهي (Fish oil) روغن بزرگ (Linseed Oil) ، روغن الياف كتان (Flaxseed oil) يا الياف كتان به صورت كامل (Whole Flaxseed) اثرات مشابهي دارند . آن ها گزارش كردند كه جيره هاي حاوي مقادير زياد اسيدهاي چرب امگا 3، شدت ضايعات ناشي از ايمرياتنلا را كاهش مي دهند بدون اين كه وزن حاصله در طول 6 روز پس از آلودگي تحت تاثير چنداني قرار گرفته باشد .كورور (Korver) و همكاران در سال 1997 نتايج مشابهي را در پرندگان آلوده به ايمرياتنلا به دست آورند به طوري كه در طيور مبتلا كه با روغن ماهي تغذيه شدند ، كاهش وزن بر اثر كوكسيديوز ديده نشد . بر اين مبنا فرضيه اي ارائه مي شود كه ميان اسيدهاي چرب امگا 3 و پاسخ ايمني التهابي ، تاثير متقابلي در ارتباط با اين بيماري وجود دارد .
بتائين :
كوكسيديوز اغلب منجر به اختلال در جذب مواد مغذي و برهم زدن تعادل يوني و اسمزي سلول ها ، آن ها را از دسترس اسموتيك محافظت كند . بنابراين بتائين شرايطي را فراهم مي آورد كه ممكن است آلودگي با ايمريا را تحت تاثير قرار دهد . با اين وجود هنوز نقش بتائين در طي اين بيماري سوال برانگيز است و از آزمايش هايي كه به دنبال اثرات آن هستند ، نتايج متغييري حاصل آمده است . مطالعاتي كه توسط ويرتانن (Virtanen) و همكارانش انجام شد، نشان داد كه در چندين آزمايش تجربي و در پرندگان آلوده با آميخته اي از ايمريا آسرولينا ، ماكسيما و تنلا افزودن بتائين به جيره سبب كاهش ضايعات در روده و بهبود عملكرد طيور مي شود . زماني كه كوكسيد يواستات هم به جيره اضافه شود، اين اثر بتائين برجسته تر پديدار مي آيد .آگوستين (Augustine) و ديگران بر روي تداخل بين سالينومايسين و بتائين در طيور تلقيح شده با مخلوطي از ايمريا آسرولينا و ايمرياتنلا تحقيق و مشاهده كردند زماني كه اين دو همراه با هم به جيره افزوده شوند ، وزن حاصله و ضريب تبديل غذايي ـ در مقايسه با وجود هر كدام به تنهايي ـ به طرز قابل توجه و معني داري اصلاح خواهد شد. اين نتيجه حاكي از آن است كه بنائين جيره بعد از يك آلودگي با ايمريا ، كارايي غذا را بهبود مي بخشد و در طي آن عملكرد داروهاي ضد كوكسيد يوز را اصلاح مي كند . با اين حال بتائين جيره به خودي خود به بنائين جيره به خودي خود به عنوان يك رهيافت ديگر براي كنترل كوكسيديوز در شرايط عملي كاربردي ندارد.
آفلاتوكسين :
آفلاتوكسين هاي حاصله از كپك آسپرژيلوس مرگ ومير ناشي از ايمرياتنلا در جوجه ها و ايمريا آدنوئيدس(E.adenoides) در نيمچه بوقلمون ها را افزايش مي دهند . در گذشته تصور بر اين بود كه آفلاتوكسين ها غلظت هاي پروتئين سرم را كاهش داده و ممكن است از مقاومت پرنده نسبت به كوكسيديوز بكاهند; ولي اخيراً نشان داده شده است كه از طريق كاهش توانايي لخته شدن خون (Blood-Clotting Potential) عمل مي كنند .
تركيب خوراك مصرف (Feed Structure) : كامينگ (Cumming) در سال 1987 گزارش كرد پرندگاني كه با جيره هاي حاوي فيبر زياد تغذيه مي شوند نسبت به آنهايي كه جيره هاي حاوي فيبر پائين دريافت مي كنند به مراتب اووسيست هاي كمتري توليد مي كنند . او در سال هاي 1992 و 1994 گزارش كرد دانه گندم به صورت كامل (Whole Wheat) در كاهش بار اووسيستي دخالت دارد .او نشان داد كه يك رابطه منفي بين اندازه سنگدان و بار اووسيستي وجود دارد و فرضيه اي ارائه داد كه ساختمان فيزيكي دانه كامل گندم سبب افزايش فعاليت و اندازه سنگدان مي شود و قبل از اين كه اووسيست ها به مكان هاي مناسب جهت خروج اسپوروزوايت ها (Sporozoites) از اووسيست و شروع مرحله عفونت زايي برسند ، به صورت مكانيكي آن ها را تخريب مي كند .والدن اشتد (Waldenstedt) در سال 1998 زماني كه بر روي اثرات جايگزيني دانه كامل گندم در جيره هاي غذايي جوجه هاي گوشتي تحقيق مي كرد ، نتوانست نتايج كامينگ را تكرار نمايد .بنفليد (Banfield) و همكاران نيز در همين سال نتوانستند هيچ كاهشي را در بار اووسيستي در پرندگاني با جيره حاوي گندم كامل (Whole Wheat) يا گندم آسياب شده (Ground Wheat) مشاهده كنند ، اگرچه سنگدان ها در پرندگان تغذيه شده با گندم كامل به طرز معني داري سنگين تر از گروه ديگر بودند . در مطالعه بر روي دانه كامل جو نيز نتايج مشابهي به دست آمد . در آزمايشي كه توسط او در سال 1999 انجام گرفت با بررسي جايگزيني دانه كامل گندم در جيره هاي جوجه هاي گوشتي ، مشخص شد پرندگاني كه با گندم كامل تغذيه مي شوند ، نسبت به گروه تغذيه شده با گندم آسياب شده به مراتب اووسيست بيشتري توليد مي كنند و وضعيت بدتري را نشان مي دهند .از سوي ديگر لانگاوت (Langhout) نيز در مورد تاثير ساختمان غذا روي شدت كوكسيديوز تحقيق كرده است . وي دو گروه را بر اساس جيره حاوي 50 درصد گندم مورد آزمايش قرار داد . يكي از جيره هاي با الك 75/2mm و ديگري با الك 8mm غربال شدند. همه پرندگان در سن 8 روزگي با ايمريا آلوده شدند. در پرندگان با جيره نرم آسياب شده (Finely Ground Diet) دو نقطه اوج درگيري با كوكسيديوز روده باريك مشاهده شد در حالي كه اين مساله در مورد گروه با جيره درشت آسياب شده (Coarsely Ground Diet) شامل يك پيك آلودگي بود. چگونگي آسياب كردن جيره تقريباً هيچ اثري روي كوكسيد يوز سكوم نداشت . اين نتايج حاكي از آن است آسياب كردن دان مصرفي مستقيماً اثري بر كوكسيديوز ندارد ولي ممكن است مكانيسم دفاعي جوجه ها را در برابر روده باريك تقويت كند .
نقش تغذيه دركنترل كوكسيد يوز :
مي توان چنين نتيجه گيري كرد كه عوامل تغذيه اي در شدت ابتلاي جوجه هاي گوشتي به كوكسيديوز نقش دارند . با اين وجود تفاوت بين نتايج بدست آمده از آزمايش هاي مختلف به قدري زياد است كه نتيجه گيري نهايي اثر تغذيه بر كوكسيد يوز را در يك جيره عملي مشكل مي سازد . اين تنوع را شايد بتوان با بيان اين حقيقت توضيح داد كه تاثير تغذيه بر شدت و وسعت بيماري هنوز به خوبي شناخته نشده است . اطلاعات موجود در نوشتارهاي علمي حكايت از آن دارند كه تاثير عوامل غذايي ممكن است بيشتر بر روي وضعيت ايمني پرنده باشد تا مستقيماً بر روي خود كوكسيد يوز . چنين اثري اين مساله را به ذهن متبادر مي سازد كه تغذيه مي تواند اثر داروهاي ضد كوكسيد يوز يا واكسن هاي كوكسيديوز را بهبود بخشد .
بنابراين براي درك رابطه بين تغذيه ، سيستم ايمني پرنده و كوكسيد يوز به اطلاعات بيشتري نيازمنديم . در يك تجربه عملي در گله مرغ مادر گوشتي و در دوره پرورش علائم باليني كوكسيد يوز سكوم و روده باريك به ترتيب در سنين حدود 7 و 9 هفتگي مشاهده شد . به محض مشاهده شد . به محض مشاهده علائم در هر سالن ، آميخته اي از ويتامين هاي k و B compelex (كه به صورت تجاري در بازار مصرف موجود است ) تا 3 برابر مقدار توصيه شده شركت توليد كننده ، به آب آشاميدني طيور افزوده شد . با مراجعه به سوابق فارم و نقش اين ويتامين ها (كه به آن اشاره شد ) شايد بتوان گفت كه اين كار در كاهش شدت ابتلا و ميزان تلفات به طرز محسوسي مؤثر بوده است . در نهايت به اين نكته توجه مي كنيم كه براي كنترل مطلوب كوكسيديوز بايد جيره هاي غذايي بهينه شود .
نظرات شما عزیزان:
|